آخرین روز تابستان ۱۳۹۹

چند سال است که عادت به نوشتن یادداشت روزانه دارم. این یادداشت‌ها فاصله‌ی زیادی با بلاگ نویسی به معنای مرسوم آن دارد. وقتی بلاگ می‌نویسیم، هرچقدر هم که آزاد و یله باشیم، باز قاعده و قانون‌هایی برای خودمان به عنوان نویسنده‌ی بلاگ تعریف می‌کنیم. ولی این یادداشت‌های روزانه، با یادداشت‌های بلاگی کاملا متفاوت‌اند. این یادداشت‌ها که معمولا حجمی در حدود ۵۰۰ الی ۱۰۰۰ کلمه داشتند (که برخی روزها حتی به ۲ تا ۳ هزار کلمه می‌رسیدند)، روایتی از حال و روز من بودند. اتفاقاتی که برایم رخ می‌داد، شرح حال، ماجراهای کاری، نکاتی که در حین روز به ذهنم می‌رسید و دوست داشتم آنها را جایی ثبت کنم، روایتی از خواندنی‌ها و دیدنی‌ها و شنیدنی‌ها. خلاصه اینکه کشکولی بودند از همه چیز – و البته که خواننده‌ی این کشکول فقط خودم بودم. راستش را بخواهید، حتی خودم هم خواننده‌ی این کشکول نبودم! یعنی حتی خودم هم بعدا برنمی‌گشتم که آنها را بخوانم. فقط می‌نوشتم که ثبت شوند. یک جور چک‌نویس بودند که آنها را روی بستر Google Drive ثبت می‌کردم.

این مقدمه را گفتم که اشاره کنم از این پس (احتمالا از اول پاییز سال ۱۳۹۹) این یادداشت‌ها و چک‌نویس‌های روزانه را تحت عنوان لاگ روزانه در سایت شخصی‌ام می‌نویسم. و مگر سایت شخصی فضایی برای خودِ آدم نیست. جایی که در مثل خانه‌ات در آن راحت باشی و هر کاری دوست داشتی انجام دهی.

چند تا قانون کلی که این لاگ‌های روزانه دارند:

۱) این یادداشت‌ها خیلی پیش‌نویس هستند و ارزش هیچ گونه سندیت را ندارند!

۲) این یادداشت‌ها احتمالا به کار هیچ کس – حتی خود نویسنده – نمی‌آیند!


روایت‌های امروز:

  • صبح امروز با تعدادی تیکت و تماس از سوی مشتریان برای سایت‌ها شروع شد. ظاهرا مشکلاتی در برخی قالب‌هایی که از سایت ژاکت خریده بودیم پیش آمده بود و سایت‌ها دچار مشکل شده بودند. چند ساعت وقت گذاشتیم برای بررسی همه‌ی سایت‌ها و بر اساس آخرین آپدیت‌ها، مشکل تعدادی از سایت‌هایی که دچار مشکل شده بودند را برطرف کردیم.
  • تسک‌های روتین. هماهنگی برای چند جلسه و پروپوزال کاری.
دکمه بازگشت به بالا