تجربه سالهای گذشته نشان داده که این بگیر و ببندهای مطبوعاتی، به فرصتی برای نمود خلاقیتهای ژورنالیستی محمد قوچانی تبدیل شده است.
روزنامهاش را که تعطیل میکنند، یک مجله خبری هفتگی با استانداردهایی نوین در ژورنالیسم ایران منتشر میکند. هفتهنامهاش را که میبندند، میرود سراغ یک روزنامه جدید.
اما آن چیزی که در این میان جای دریغ و افسوس دارد، فرصتهای خوبی است که برای ژورنالیسم ایران از دست میرود و نهادهای مطبوعاتی که ناکام میشوند و نمیتوانند تأثیر لازم را در فضای سیاسی و فرهنگی ایران به جا بگذارند.
احتمالا هدف نهادها و افرادی که این بگیروببندها را مدیریت میکنند هم همین است: جلوگیری از نهادسازی مطبوعاتی.
«آیدین سیار سریع» متن طنزی نوشته است برای نشریه «صدا» به سردبیری محمد قوچانی… موضوع نوشته کاندیداتوری احتمالی محمود احمدینژاد بوده و آیدین او را در قالب شخصیت کارتونی «رابین هود» تصویر کرده است. رابین هودی که توهم این را دارد که مردم از او خواسته اند که بازگردد و فعالیتهایش را دوباره شروع کند و جلوی بی عدالتی ها را بگیرد… به همین دلیل توی کوچه و خیابان راه میفتد و انقدر با لحن احمدی نژادی از مردم برای برگشتنش تائید و تشویق طلب میکند که گالیور سر و کله اش پیدا میشود و پیگیر چند و چون قضیه میشود و وقتی رابین هود از علاقه ی مردم شهر به بازگشتش میگوید، گالیور می آید و از اهالی شهر (که همگی شخصیتهای کارتون های معروف دهه شصت هستند) میخواهد که بیایند و بگویند واقعا خواسته شان آمدن رابین هود است یا نه… شازده کوچولو و جک (همان جک در کارتون جک و لوبیای سحر آمیز) و هاچ زنبور عسل می آیند و هر کدام از زاویه دید خودشان و زبان خودشان میگویند که چرا دوست ندارند رابین هود دوباره برگردد و در آخر هم گالیور از قول خودش میگوید با اینکه شخصا مشکلی با رابین هود ندارد اما خب ظاهرا اهالی شهر دوست ندارند که او بیاید و به او هم توصیه میکند که برود سراغ کار و زندگی خودش. حالا یک سایت متعلق به دلواپسان آمده و از این نوشته کشف رمز کرده که آیدین سیار سریع، خامنه ای را به گالیور تشبیه کرده است… از این طرف هم سردبیر نشریه “صدا” یعنی آقای قوچانی شروع کرده به عذرخواهی و حتی اعلام کرده که مدتی داوطلبانه نشریه اش را می بندد تا مشخص شود چطور چنین مطلبی چاپ شده است و البته در این میان کل تقصیر را هم انداخته است گردن نویسنده مطلب… جالب این است که حتی شروع کرده به تخریب او (احتمالا در جهت تشفی خاطر دلواپسان!) که ایشان اصلا نویسنده تحریریه ما نبوده و نیست و از اول هم فقط توی نشریات معلوم الحال و توقیفی مینوشته و اصلا گروه خون چنین آدمی به نشریه کاردرست ما نمیخورد و از این صحبتها (همه صحبتها نقل به مضمون) اینکه چنین رفتاری از سوی یک سردبیر، چقدر حرفه ای و یا چقدر اخلاقی ست موضوع این نوشته نیست و من وارد آن مباحث نمیشوم و دوستان با تجربه تر از من در امر روزنامه نگاری در این مورد نوشته اند و احتمالا خواهند نوشت… چیزی که برای من جالب است این است که مطلب آیدین سیار سریع را هر جور بخوانی و دنبال نشانه هایی باشی که سیار سریع شخصیت گالیور را میخواسته به خامنه ای نسبت دهد چیزی از دل متن در نمی آید… در این متن دهها نشانه و «کد» وجود دارد که خواننده بدون تردید میگوید که رابین هود همان احمدینژاد است… تکه کلامها و علاقه و قصدش برای کاندیداتوری و چیزهایی مانند آن، جای شک و شبهه باقی نمیگذارد و اصلا اگر قرار باشد خواننده متوجه اصل داستان نشود که خواندن متن لطفی ندارد… ولی واقعا چرا باید فکر کنیم گالیور همان رهبر است؟ (البته حتی اگر چنین باشد به اعتقاد بنده باید از گالیور دلجویی شود نه از آقای خامنه ای!) به هر شکل در تمام متن نه تکه کلامی از آقای خامنه ای از زبان گالیور میخوانیم که ما را به سمت رهبری هدایت کند… نه اینکه خود گالیور در موضع کسی ست که رابین هود ملزم به اطاعت و حرف شنوی از او باشد… گالیور در این متن طنز صرفا بعد از شنیدن صحبتهای همه ی شخصیتهای کارتونی به رابین هود میگوید که من چون به زندگی تحت سلطه آدمهای کوچک عادت دارم (اشاره به لی لی پوتی ها که او رو اسیر کرده بودن) پس مشکلی با امدن تو ندارم و الان فقط مشکل این است که تو مردم رو اذیت میکنی… یعنی گالیور هم خودش را کسی میداند که رابین هود میتواند اگر بر سر کار بیاید بر او هم سلطه داشته باشد. واقعا طنزنویسی مثل سیار سریع چه دلیلی دارد که بخواهد انقدر کدهای اشتباه بدهد که با کاراکتر رهبری نمیخواند؟ خواسته رد گم کند؟ برای چی؟ کسی می آید چنین کاری میکند که مثلا شخصیت منفور و دیو سیرتی از صاحبین قدرت ساخته باشد و بخواهد مطلبش هم حتما چاپ شود و گزک هم به دست کسی ندهد… برای این می آید و رد پاها را در نوشته اش کمرنگ میکند… در این داستان چه نیازی دارد که نویسنده اینهمه شامورتی بازی انجام دهد که شخصیت محبوب، مثبت و یا خنثای گالیور را به خامنه ای نسبت دهد؟ احتمالا آقای قوچانی قبل از واکنش نشان دادن حتی یک بار هم این مطلب را درست نخوانده است و یا اگر هم خوانده چون در عرصه توقیف نشریه حسابی مارگزیده است، هر ریسمان سیاه و سفیدی در متن دیده آن را اشاره به «مقام معظم رهبری» فرض کرده و از روی ترس جلو جلو کرکره نشریه اش را داوطلبانه و موقت کشیده است پائین و نویسنده مطلب را نیز سپر بلای خود و نشریه اش کرده است. هرچه که هست امیدوارم این ماجرا و رفتارهای احساسی، غیر منطقی و غیر اخلاقی پیرامون آن، تبدیل به یک ماجرای “نَمَنَه” دیگر این بار برای این طنزنویس خوب کشورمان نشود… آیدین سیار سریع جزء معدود طنز نویس های این دوره است که طنزهایش را «خوب»، «پرداخت شده» و البته هنوز «خنده دار» مینویسد.
——————
هفته نامه صدا:
توضیح محمد قوچانی درباره مطلب منتشر شده در هفتهنامه صدا
سردبیر هفتهنامه «صدا» درباره مطلب طنزی که در شماره اخیر این نشریه منتشر شده، توضیح داد. محمد قوچانی انتشار مطلب طنزی که شائبه توهین ایجاد کرده را دیدگاه تحریریه این نشریه ندانست و ضمن عذرخواهی، بر اعتقاد راسخ این هفتهنامه بر موازین قانونی تاکید کرد. قوچانی در این گفتوگو توضیحات بیشتری درباره این مطلب و تصمیم مسئولان هفتهنامه صدا داده است:
نظر شما درباره مطلب منتشر شده در نشریه صدا چیست؟
این مطلب در بیرون تحریریه توسط یکی از طنزنویسان نشریه توقیف شده قانون نوشته شده بود. نشریهای که صفحات طنزی به نام بیقانون داشت و به علت مطالبی از این دست توقیف شده بود. نویسنده این مطلب آقای آیدین سیارسریع با نشریه صدا تاکنون همکاری هم نداشته است و از این رو مطلبی نبوده و نیست که بیانگر دیدگاه صدا باشد. همه مطالب نشریانی که ارگان حزبی نیستند در واقع موضع نویسندگان آن محسوب میشوند. دیدگاه صدا به عنوان یک نشریه همان است که در تیتر یک این شماره و با تاکید بر مواضع و تدبیر نظام و رهبری منتشر شده است که طبق عرف روزنامهنگاری موضع رسمی نشریه است. ما در آن مطلب گفتیم که تدبیر رهبری در عدم دوقطبی شدن سیاسی کشور را در حد یک توافق ملی میدانیم و معتقدیم که باید حاکمیت یگانه را در کشور تقویت کنیم. حتی درباره عدم حضور آقای احمدینژاد گفتیم نباید مغرور شویم و جناح اصولگرا را نادیده بگیریم.
یعنی شما محتوای این مطلب را قبول ندارید؟
قطعاً اگر شایبهای از توهین و عدم نزاکت در این مطلب وجود دارد ما از آن برائت میجوییم. از آن برائت جسته و ضمن عذرخواهی از مردم اعلام میکنیم که از ساحت نشریهای مانند صدا که سه سال است در چارچوب قانون منتشر میشود چنین موضعی دور است و ما از این وضع ناراحتیم و با نویسنده مذکور نیز قطع همکاری خواهیم کرد و حتی یک مطلب دیگر نیز از وی در نشریات هممیهن منتشر نخواهیم کرد. این مطلب هم به دفتر مجله ارسال شده بود و همانطور که گفتم تحریریه صدا در تولید آن نقش نداشت.
آیا تاکنون از نهادهای نظارتی به شما تذکری داده شده است؟
هنوز نه. اما ما تابع قانون هستیم. اما قبل از آنکه هرگونه تذکری از ناحیه مقامهای قضایی یا امنیتی به ما داده شود ما حاضر هستیم برای اثبات اینکه سوءنیت نداریم و در واقع میخواهیم در چارچوب اخلاق و قانون و اعتقاداتمان عمل کنیم در همین راستا فعلاً تا اطلاع ثانوی از انتشار نشریه صدا خودداری میکنیم، تا زمانی که سازوکاری برای جلوگیری از تکرار این اتفاقات طراحی کنیم.