پاییز، فصل من است. همیشه در سالهای گذشته به پاییز و مهر که میرسیدم، شکوفا میشدم. بهترین ایدهها و پروژهها و کارهایی که در طول عمرم انجام دادهام، در پاییز اتفاق افتاده است. در دوران مدرسه، از اول ابتدایی تا پایان دبیرستان، حس خوبی نسبت به شروع مهر داشتم. حسی که الان به حسی نوستالوژیک تبدیل شده. پاییز، برایم من واقعا پادشاه فصلهاست.
امروز پسرها کلاس داشتند. هفتهای یک بار قرار شده بروند مدرسه و دو ساعت با معلم باشند. به صورت شیفتی هم هست و در هر جلسه چند نفر بیشتر نیستند. پسرها صبح با فریده رفتند. ساعت ۱۲ از دفتر رفتم مدرسه دنبالشان. چکهایی که برای ثبتنام صادر کرده بودم را هم بردم و به حسابدار مدرسه تحویل دادم. هزینهی ثبتنام هر نفر ۴/۲۰۰/۰۰۰ تومان.
با آقای موسوی در مورد ماجراهای مدرسه در ایایم کرونا صحبت کردیم. هنوز کاملا روی ماجرا سوار نشدهاند و با توجه به اینکه بیشتر اتفاقات آموزشی در بستر وب انجام میشود، هنوز در حال آزمون و خطا هستند. با شرکتی در تهران برای اپلیکیشن اختصاصی مدرسه صحبت کرده بودند. سال پیش اپلیکیشن را تهیه کرده بودند، ولی ایرادات زیادی داشت. امسال نسخهی تازهای از اپلیکیشن را گرفته بودند، ولی ایرادات همچنان پابرجا بود. پلتفرم شاد که آموزش و پروزش مدارس را اجبار کرده از آن استفاده کنند، زیرساخت خیلی ضعیفی دارد و جوابگو نیست. در عمل بیشتر کار در بستر تلگرام انجام میشود. کمی صحبت کردیم و پیشنهاداتم را گفتم. ظاهرا میخواهند از سرویس اسکایروم استفاده کنند که فکر میکنم فعال زیرساخت و پایداری بیشتری نسبت به بقیه دارد. پیشنهاد کردم با توجه به مشکلات زیرساختها، اصل برنامهی کاری را روی کانالها و گروههای تلگرامی پیش ببرند.
ظهر سیستم دفتر را بردم دفتر آقای الفاظی در مجتمع تابان، بلوار سازمان آب. قرار شد هارد SSD نصب کنند و RAM را ارتقا دهند و تعویض ویندوز و ماجراهای دیگه. شب خانوادگی رفتیم سیستم را تحویل گرفتم و دور زدیم و کمی خرید کردیم.